وصیت نامه و دستور العمل عرفانی علامه حلی به فرزندش + نقد

ساخت وبلاگ

بدان ای فرزندم: که خداوند بر فرمانبرداری اش یاری ات کناد و برانجام نیکی و ملازمت خوبی ها توفیقت دهاد. بر آنچه از خوبی ها آرزو داری تو را برساند. در دنیا و آخرت تو را خوشبخت کند و لحظه لحظه های زندگی ات را با «راحت دلی» و «چشم روشنی» همراه سازد. عمرت را با سعادت و آسایش دراز دارد و بدی ها را از تو دور کند.
چون خدا وصیت را بر من واجب کرده، به ویژه به هنگام احساس مرگ امر بدان کرده است، تو را بدان سفارش می‌کنم: تقوا را از دست مده؛ زیرا تقوا راه و روشی است که از پیامبر(ص) باقی مانده و فریضه الهی است که مواظبت بر آن بر همه واجب است. تقوا زرهی است نگهدار انسان از بدی ها و توشه ای است جاویدان. آن سودمندترین زاد است برای روزی که انسان بی‌کس و چشم‌ها نگران است.
دستور الهی را بجان بنوش. رضای او را ملازم باش. مکروهات را دوری گزین و از محرمات منزجر باش. عمرت را در تحصیل کمالات سپری کن و لحظه های زندگی ات را در گردآوری فضیلت های علمی و عروج از پستی نقصان به قله کمال و از فرودگاه جهل به اروج عرفان به کارگیر. نیکی ها را گسترش ده و برادرانت را – در رسیدن به کمالات – یاری کن. بدی را از برادرانِ مومنت به نیکی سزا ده. نیکوکاران را با منّت و آغوش باز بپذیر. با پست همتان رفاقت مکن و از معاشرت نادانان دوری کن، چه رفاقت آنان اخلاق تو را پست کرده و سبب جایگزینی خصایص ناپسند در وجود تو می‌گردد.
بر تو باد به ملازمت علماء و همنشینی با صاحبان فضیلت. چه این مصاحبت وجودت را آماده تحصیل کمالات کرده و مهارت در استنباط مجهولات را به دنبال دارد. سعی کن امروز تو از دیروزت بهتر باشد و در هر لحظه ای از کمالی نو برخوردار گردی.
بر تو باد به صبر و بردباری و توکل بر خداوند و خوشنودی بر آنچه از دنیا به تو می‌رسد. در هر شب و روز از خود حسابرسی کن. بسیار از پروردگارت آمرزش خواه – زیرا در هیچ لحظه ای سپاس او را چنانچه بایسته است نتوانی – از نفرین مظلوم به ویژه یتیمان و بیوه زنان بترس. چه خداوند نسبت به شکستن دل های شکسته گذشت نمی کند.
بر تو باد به نماز شب که رسول خدا بر آن اصرار داشته و خواسته او بوده است فرموده است: «مَن خَتَم لَهُ بقیامِ اللیل ثم مات فلهُ الجنه» کسی که عمرش به «شب زنده داری» به پایان رسد بهشت از آن اوست (وسائل الشیعه، ۵/۲۷۴)
بر تو باد به «صله رحم» این عمل عمر را افزون سازد.
بر تو باد به «حسن خلق» و برخورد نیک که رسول الله فرموده است: «انکم لن تسعوا الناس باموالکم. فسعوهم باخلاقکم» شما توانآن ندارید که مردم را با اموال خود یاری کنید پس با برخورد خوبتان آنان را خوشنود سازید. (وسائل الشیعه، ج ۸/۵۱۳)
بر تو باد به نیکی با اولاد پیامبر و پیوند با آنان. خدا در باره آنان سفارش موکد کرده و دوستی آنان را مزد رسالت قرار داده است. «قل لا اسئلکم اجراً الا الموده فی القربی» (شوری/۲۲). پیامبر در این زمینه فرموده است: «انی شافع یوم القیامه لاربعه اصناف و لو جاوا بذنوب اهل الدنیا (رجل) نصر ذریتی و (رجل) بذل ما له لذریتی عند المضیق (و رجل) احب ذریتی باللسلن و القلب (و رجل) سعی فی حوائج ذریتی اذا طردوا او تشردوا» . . . چهار دسته را در روز قیامت شفاعت می‌کنم: هر چند با گناه اهل دنیا به صحرای محشر حاضر شوند: آنکه اولاد مرا یاری کند، آنکه اموالش را به اولاد تنگدست من کمک کند، کسی که با زبان و قلب آنها را دوست بدارد، آنکه تلاش کند در انجام حوایج و نیاز های اولاد تبعید شده و رانده شده ی من. (وسایل الشیعه ج ۱۱/۵۵۶)
بر تو باد به بزرگ داشتن فقهاء و احترام علماء:
«من اکرم فقیها مسلما لقی الله یوم القیامهو هو عنهراض و من اهان فقیها مسلما لقی الله یوم القیامه و هو علیه غضبان» آنکه فقیهان و دین شناسان ژرف اندیش را گرامی بدارد خدا را در روز قیامت ملاقات می‌کند در حالی که از او راضی و خرسند است و آنکه فقیه مسلمانی را توهین کند و قدرش را سبک دارد خدا رادر حالی که از او خشمگین است ملاقات می‌کند. نگاه به چهره عالم و دَرِ خانه او نشست و برخاست کند با او عبادت شمرده می‌شود.
و بر تو باد به ژرف اندیشی و تفقه در دین و تلاش در جهت فزونی علم و دانش خود. چه امیر مومنان (ع) به فرزندش فرمود: « تَفَقُه فی الدین فَاِنَّ الفُقَهاءَ وَرَثَهُ الانبیاء وَ انّ طالبَ العلمٍ یستغفرَ لهم مَن فی السماواتِ و من فی الارضٍ حتی الطِّیر فی الهواء و الحوت فی البحر وَ اَنَّ الملائکه لِتَضع اَجنِحَتَها لطالب العلم رضا بِهَ» در دین، ژرف بیاندیش و فقیه شو! چون فقها جانشین پیامبرانند. برای طالب علم، هر آنچه در آسمان و زمین است، استغفار می‌کند حتی مرغ ها در هوا و ماهی ها در دریا ! فرشتگان با خرسندی، بال های خود را برای دانشجو پهن می‌کنند. (وسائل الشیعه ج۱/۹۳)
مبادا که دانش خویش را کتمان کنی و بر روی نیاز داران نگشایی که خدای تعالی می‌فرماید: «ان الذین یکتمون ما انزلنا منَ البینات و الهدی من بَعد ما بینّاهُ للناس فی الکتابِ اولئک یلُعَنُهُمُ الله وش یلعَنُهُمُ اللّاعنون» آنان که پیام های وحی ما را که برای انسان ها تعیین کرده ایم و در کتاب به روشنی بازگو نموده ایم، می‌پوشانند، بر این گروه نفرین خدا و نفرین شدگان باد (بقره/۱۵۸)
و رسول خدا فرمود: « اذا ظَهَرَت البدَع فی اُمّتی فَلَیظهِر العالمُ علمهُ فَمَن لَم یفعَل فَعَلَیهَ لَعنهُ الله تعالی» هنگامی که بدعت – نوآوری های بر خاسته از رسوبات ملّی، قومی، توارثی و فرهنگی به دور از دین – پیدا شد، بر دانشمندان است که دانش خود را آشکار سازند، آنان که چنین نکنند، نفرین خدا بر آنها باد ! (کافی، ج۱/۵۴)
و نیز فرمود: « لا تمنحوا الجهُّال الحکمه فَتَظلِموُها، و لا تَمنعوُها اهلها فتَظلَموهم. » حکمت را به نا اهلان ندهید که اگر دادید، بر حکمت ستم کردید و از اهلش دریغ مدارید که به اهل حکمت ستم روا داشته اید. (میزان الحکمه، ج ۲/۵۰۰)
« و الحمدلله علی حسن التوفیق و هدایـه الطریق»
http://www.darolershad.org/index.php?option=com_content&view=article&id=431:431&catid=70:dastorolamal&Itemid=107

***************

نقد و بررسی:
از متن بالا چنین بر می‌آید که شخصیت معظمی مانند علامه حلی نیز نتوانسته است برنامه‌ی کامل و جامعی را به فرزندش معرفی کند تا او، در راه رسیدن به کمال و سعادت، با حرکت بر طبق آن، راه درست تکامل را طی نماید.
پس نبودن برنامه‌ی تکامل، درد جدیدی نیست، بلکه زخمی کهنه است که تا کنون، توسط علمای اعلام و فقهای بنام، مرهم نهاده نشده است.
اگر علامه حلی، با «منهاج فردوسیان» آشنا می‌بود، فرزندش را فقط و فقط، توصیه به منهاجی شدن می‌کرد و سپس با دلی آسوده و خیالی راحت، چشم بر دنیای فانی می‌بست.


برچسب‌ها: قاضي, علامه طباطبايي, علامه طهراني, منهاجي, نقد منهاج فردوسيان اعتماد کامل به اصحاب منهاج فردوسیان!...
ما را در سایت اعتماد کامل به اصحاب منهاج فردوسیان! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shahidhojaji1 بازدید : 276 تاريخ : پنجشنبه 16 آذر 1396 ساعت: 19:24